همه ميخواهند در افتخارات ایران خودرو سهیم باشند نه در مشکلات آن
بخش دوم
حمیدرضا بهداد- تنها چند ساعت پس از برکناری منوچهر منطقی از مدیرعاملی ایران خودرو بود که وی هدف انتقادات کارشناسان قرار گرفت و به قول خودش، هر کسی از ظن خود منتقد وی شد.
</B>
فقط کاربران ثبت نام شده میتوانند لینک های انجمن را مشاهده کنند. ]
البته انتقادات تنها به کارشناسان ختم نشد و مدیران ایران خودرو نیز به فاصله كوتاهي به جمع منتقدان پیوسته و با داغتر كردن بحث بحران مالی در ایران خودرو، بروز این بحران را ناشی از عملکرد 7 ساله منطقی عنوان کردند.
این در شرایطی است که منطقی اعتقاد دارد ایران خودرو را بحرانی- آنچنان که ميگویند- تحویل نداده و اگر منصفانه عملکردش را بسنجند، وی چندان مدیریت ضعیفی هم نداشته است. به گفته منطقی، سازمان گسترش به عنوان سهامدار دو خودروساز بزرگ کشور، چشم و هم چشمی کرده و به نوعی طی سالهاي گذشته، سایپا را پرورانده و ایران خودرو را به حال خود گذاشته است.
مدیرعامل پیشین ایران خودرو البته گلایههاي دیگری هم دارد که آن را با تاخیری دو هفتهای و البته ناخواسته، در بخش دوم گفتوگوی وی با دنیایاقتصاد ميخوانید.
هر چند طی دوران مدیریت 7 ساله تان در ایران خودرو انتقادات زیادی از شما ميشد، اما پس از برکناری تان، این انتقادات به اوج رسید و خیلیها از کارشناسان گرفته تا مسوولان، فرو رفتن ایران خودرو در بحران مالی را ناشی از عملکرد شما دانستند. این انتقادات برای شما چه قدر قابل قبول است؟
مدیرانی که در صنعت ما مورد انتقاد قرار ميگیرند، دو دستهاند. یا کارنامه درخشان و درخوری ندارند، یا اینکه عملکردشان مطلوب است و منتقدان با انگیزههاي سیاسی، غیرواقعبینانه و غیرمنصفانه، آنها را نقد ميکنند.
شما جزو کدام دستهاید؟
انگیزه انتقادات از من، واقعبینانه و منصفانه نیست.
پس خودتان را جزو دسته دوم ميدانید.
این نکته را یادمان نرود که هر مدیر اجرایی در کشور را ميتوان منصفانه نقد کرد.
یعنی شما را منصفانه نقد نکردهاند؟
معتقدم عملکرد من را همه جانبه نقد نکرده اند و به همین دلیل انتقادها منصفانه نیست. همواره در نقد و ارزیابی عملکرد یک مدیر باید به همه جنبهها و معیارهایی که او در مقابل آنها مسوولیت داشته توجه کرد، نه اینکه بخشی را دید و بخشی را ندید. به عبارت دیگر باید به کل کارنامه او نمره داد و نه صرفا یک یا دو حوزه عملکردی را؛ البته قبول دارم در این صورت ممکن است در برخی حوزهها نمره خوبی بیاورد و در برخی حوزهها نیز اینگونه نباشد.
اتفاقا بیشتر انتقاداتی که از شما ميشود، به عملکردتان در حوزه مالی ایران خودرو برمیگردد.
باید دید انتقادها چقدر منصفانه است.
شما اگر روند انتقادات را ملاحظه کنید متوجه خواهید شد که هر یک از منتقدان، نه بر اساس واقعیتهاي موجود در صنعت ایران، بلکه از ظن خود منتقد من شدهاند. به همین دلیل انتقادات، ابتدا فراز داشت، سپس نشیب؛ اگر دقت کرده باشید، روزی بحث ورشکستگی و لزوم تحول ساختار از سوی برخی مسوولین (البته از سوی زیر مجموعههایشان) مطرح و روزی دیگر، این مواضع اصولا مردود شمرده شده یا جرح و تعدیل ميشود. تا جايی که مقام مسوولی با طعنه از اعطاي جایزه نوبل به مدعیان ورشکستگی ایران خودرو سخن به میان ميآورد. یک روز ميگویند ميخواهیم سایتها را تعطیل کنیم و چندی بعد مدعی حفظ و سودآوری سایتها ميشوند.
تناقض در اظهارات قبول، اما تیم مدیریتی فعلی همواره در این مدت بر لزوم تحول در ایران خودرو تاکید کردهاند.
تحول ساختاری که ميگویند، یک شعار و تعارف بیش نیست. اگر به واقع، کسی دنبال تحول در ساختار است، اولا به روند نسبت هزینه عمومی اداری طی سالهای 80 تا 87 توجه ميکند (که نسبت به سایر هزینهها و افزایش تورم و هزینه نیروی انسانی و بهرغم افزایش تولید بهصورت مستمر طی تمام این سالها، نسبت آن به قیمت تمام شده چقدر بوده است) و اگر مدعی بود این هزینه بالا است برای آن برنامه مشخص ارائه ميدهد که مثلا از حدود دودرصد در سال 86 آن را تادرصدی کاهش ميدهم. ثانیا تحول اساسی در ساختار تولید نیازمند افزایش سرانه مالی است نه حذف یک یا دو پست در ساختار سازمانی در سطوح مختلف سازمان و یا اینکه زمان تولید کاهش یابد و فرآیندها چابکتر شوند. متاسفانه هنوز برنامهای که تحولزا باشد مشاهده نمیشود و اصولا مبنای كار آنها بر انتقاد از گذشته است، آن هم انتقادی که بیشتر کلی و چه بسا سیاسی باشد تا حرفهای.
یعنی اگر عملکردتان حرفه ای نقد شده باشد، شما مدیر موفقی در ایران خودرو به حساب خواهید آمد؟
پاسخ شما را نه از جانب خودم بلکه از طرف تمام کارکنان و کارگران ایران خودرو ميدهم. کارگرانی که حقی بزرگ در تمامی سالهای گذشته و حال به گردن همه مدیران این بنگاه و صنعت کشور داشته و دارند.
به نظرم وقتی تیراژ تولید شرکت طی سال گذشته به 600هزار دستگاه رسیده و ظرفیت تولید یکميليون در آن ایجاد شده، پس باید عملکرد همه آبی پوشان ایران خودرو و بنده را خوب ارزیابی کرد. البته طبیعی است کسانی که از بیرون به ایران خودرو نگاه کرده و الان یکباره، همه کاره این شرکت شده اند، ابعاد کارهای انجام شده را درک نکنند. کارگران ایران خودرو گاهی برای افزایش تولید حتی روزهای تعطیل نیز کار ميکردند و آنها ميدانند که رسیدن شرکت به شرایط فعلی چه سختیها و مشقتهایی را داشته است.
متاسفانه پس از رفتن من چنان تصویری از ایران خودرو ارائه دادهاند که سهامداران ما نیز شاکی شده و حتی ممکن است به جای تشکر از کارگران ایران خودرو، آنها را سرزنش هم بکنند.
هر چند من تا جایی که امکان داشت سعی کردم زحمات آنها را هم با ایجاد روابط صمیمانه و نزدیک و هم با اضافه حقوق و مواردی از این نوع، پاسخ دهم اما معتقدم موضوعی که میتوانست خستگی را از تن کارگران به در کند این بود که به آنها بگویند در کنار مشکلاتی که هست، خوب کار کردهاند، در حالی که دوستان با انتقادات شدید از من، عملا زحمات کارگران و مدیران ایران خودرو را نیز زیر سوال برده و به آنها توهين كردند. به نظرم آنها باید حداقل در مقابل کارگران شرکت شرمنده باشند که با انتقاد شدید از عملکرد 7 ساله من، به نوعی اعلام کردهاند که عملکرد آنها نیز مطلوب نبوده است.
با همه صحبتهاي شما، ایران خودرو در حال حاضر در شرایط مالی مناسبی به سر نميبرد. این را البته کادر مدیریت فعلی شرکت عنوان ميکند.
من هم ادعا ميکنم شرایط مالی ایران خودرو طی سال گذشته تفاوت خاصی با سالهاي 80 تا 86 ندارد.
واقعا؟!
بله؛ اتفاقا رسانه خودتان چند وقت پیش به درج مطلبی پرداخت و طی آن جدولی ارائه کرد که نشان ميداد نسبت منابع ایران خودرو از بدهیهایش 86 تا 93درصد بوده است. بدین معنی که ایران خودرو 86 تا 93درصد منابع مالیاش را از وامهایی که گرفته و در اثر نپرداختن، به بدهی تبدیل شدهاند، تامین کرده است.
به نظر خودتان اینکه منابع مالی یک بنگاه بزرگ مثل ایران خودرو را با نپرداختن بدهیهایش تامین کنیم، از لحاظ مدیریتی شیوهای صحیح است؟
نه الزاما، اما اگر افزایش سرمایه اتفاق نیفتد و متناسب با تولید و سرمایهگذاری نباشد، راه دیگری جز استفاده از اعتبارات و تسهیلات بانکی باقی نميماند.
شما در نظر بگیرید که سرمایه ایران خودرو در حال حاضر 630میلیارد تومان است و فروش سالانه آن نیز به بیش از 9400ميليارد تومان ميرسد. این دو رقم به هیچ وجه با یکدیگر همخوانی و تناسب ندارند؛ بنابراین ما برای رسیدن به حجم تولیدی که بازار ما را پشتیبانی کند نیازمند سرمایهایم و تامین این سرمایه تنها از راه قرض گرفتن امکان دارد. منابع قرض هم که مشخص است. یا باید از بانکها وام بگیریم، یا اوراق قرضه بفروشیم یا محصول پیش فروش کنیم یا بدهیهایمان را ندهیم. بنابراین اگر ما وام گرفتهایم، پیش فروش کردهایم و بدهیهایمان را ندادهایم، به خاطر این بوده که ميخواستیم نیاز بازار 9هزار و 400ميليارد تومانی ایران خودرو را تامین کنیم. البته این را تاکید کنم که هیچگاه تمایل به ندادن بدهیها نداشتیم و عدم بازپرداخت بدهیها را به ما تحمیل کردند.
جالب اینکه گاهی ما را با سایپا مقایسه کرده و ميگویند این شرکت به فلان رقم سود رسیده و ایران خودرو فلان رقم ضرر کرده است. سایپا در حال حاضر یکهزار و 40ميليارد تومان سرمایه و بازاری 6هزار و 530ميلياردی دارد. یعنی 16درصد از سرمایه لازم برای تامین نیاز بازارش را دارا است، در حالی که ایران خودرو با نسبتی که عرض کردم، تنها 7/6درصد از سرمایه مورد نیاز خود را دارد (یعنـــی نسبت سرمایه به فروش سایپا بیش از دو برابر این نسبت در ایران خودرو است!).
پس اگر وضع سایپا خوب است و وضع ما مورد رضایت مسوولان نیست این موضوع به نحوه برخورد سازمان گسترش و نگرش ایشان مربوط ميشود. چرا که ایران خودرو را رها کرده و سایپا را پروراندهاند. البته ما با توسعه و پیشرفت سایپا موافقیم اما گلایه این است که چرا در هشت سال گذشته این قدر به ایران خودرو کم لطفی شده است و اکنون ما را نقد هم ميکنند؟! در واقع در حوزه مالی، سهامداران بویژه سازمان گسترش که بصورت عادلانه در قبال افزایش سرمایه دو خودروساز بزرگ کشور عمل نکرد و به نوعی مایل بودند جلوی رشد و توسعه ایران خودرو را بگیرند تا فاصله رقیب (سایپا) با او کم شود و البته اگر ایران خودرو بهجای سرمایهگذاری روی تنوع و کیفیت و صادرات و افزایش رضایت مشتریان صرفا پیکان تولید ميکرد امروز باید بهانه دیگری برای تغییر مدیرعامل آن پیدا ميکردند و این حرفها خریدار نداشت. به شما قول ميدهم بدون جبران کمبودهای گذشته (مثل افزایش سرمایه) در قبال شرکت، امکان توفیق برای مدیرعامل جدید هم خوشبینانه خواهد بود.
ایران خودرو را در حال حاضر یکی از بزرگترین بدهکاران صنعتی به سیستم بانکی دانسته و اتفاقا این موضوع نیز ناشی از عملکرد 7 ساله شما عنوان ميشود. آیا قبول دارید که مدیریت شما ایران خودرو را به بدهکار بزرگ سیستم بانکی کشور تبدیل کرده است؟
این درست است که ایران خودرو وام واعتبارات زیادی از سیستم بانکی کشور گرفته است، اما نبـاید تنها یک طرف قضیه را نگاه کرد و پی در پی جار زد که ایران خودرو جزو بدهکارترین بنگاهها به بانک است. بلکه باید به دارايیها و ارزشهاي بنیادین یک بنگاه هم توجه کرد.
ما متناسب با حجم فروش مان بخشی از سرمایه مورد نیاز خود را از منابع بانکی تامین کردهایم. پس ما اگر فرضا بیشترین وام را گرفتهایم خب بیشترین فروش هم داشتهایم. متاسفانه هیچ کس این دو قضیه را با هم نميبیند و تنها عنوان ميشود که ایران خودرو جزو بدهکارترین شرکتها به سیستم بانکی است. از طرفی ایران خودرو سالانه حدود 600ميليارد تومان به بانکها ميدهد که از طرفی نشان دهنده کسب مطلوب سود ناخالص در شرکت است و از طرف دیگر مبین این واقعیت تلخ است که اگر سرمایه شرکت مناسب بود به جای اینکه این همه سود نصیب بانکها شود نصیب سهامداران ميشد.
سود شرکت ایران خودرو در سال گذشته 826ميليارد تومان بوده که نسبت به سال 86، حدود 170ميليارد تومان افزایش یافته است. البته از سود 826ميلياردی یکباره 500ميليارد تومان به عنوان هزینههاي مالی کسر ميشود و با کم کردن برخی هزینههاي دیگر از آن، در نهایت سود قابل پرداخت چندانی برای شرکت باقی نميماند! از طرفی یکی از اهداف مهم من صادرات محصولات
ایران خودرو بود که برای این کار باید هزینه ميکردم. به هر حال چند سال پیش اصلا کسی ما را در عرصه صادرات خودرو به حساب نميآورد و من مجبور بودم برای شناساندن ایران خودرو، بازاریابی محصولات، تشکیل شبکه خدمات پس از فروش در خارج از کشور و مسائلی از این دست سرمایهگذاری کنم. همچنین یادمان نرود که طی سالهاي اخیر به دلیل اشباع نسبی بازار، ما دیگر نميتوانستیم خودرو را به صورت نقدی بفروشیم و مجبور بودیم فروش مان را چکی و اقساطی کنیم که این موضوع نیز در وضع مالی ایران خودرو تاثیر داشت. در واقع هر چند ما خودمان به خیلیها بدهکاریم اما مثلا در سال 87 بیش از 765ميليارد تومان نیز چک از مشتریانمان داشتیم.
نکته دیگری که باید اضافه کنم این است که اگر ما نتوانستیم بر برخی کاستیها در ساختار مالی ایران خودرو فائق بیاییم، در عوض کارهایی را انجام دادهایم که در کارنامه برخی مدعیان یافت نمیشود.
منظورتان کدام کارها است؟
مثلا اینکه همه خطوط تولیدمان را نو و با تکنولوژیهای روز بنا کرده و از ایران خودرو شرکتی درجه یک و متناسب با صنعت کشور ساختیم. الان هر رییسجمهور و مقام دولتی که از خارج به کشور ما ميآید، مسوولان، ایران خودرو را به عنوان نماد و یکی از افتخارات صنعتی ایران به آنها نشان ميدهند.
خب این افتخار به هر حال هزینههایی در بر داشته است که متاسفانه همه ميخواهند تنها در افتخارش سهیم باشند نه مشکلات و الزامات آن؛ در حال حاضر هزینهها را ما متقبل شده ایم و افتخارش تنها به کشور رسیده است البته ما هم به دنبال افتخارآفرینی برای کشور بودهایم اما در عین حال در همه جای دنیا، بنگاههاي صنعتی اگر موجب کسب افتخار برای کشورشان شده باشند حتما خودشان نیز در آن سهیم اند ولی در مورد ایران خودرو این گونه نیست. سرمایهگذاری که در ایران خودرو طی سالهاي 80 تا 87 صورت گرفته حدود دوهزارميليارد تومان بوده که ثمره آن رسیدن به ظرفیت تولید یکميليون دستگاه، بهینه سازیهاي گوناگون و تنوع در محصولات و توسعه روز افزون صادرات است. این 2هزارميليارد تومان نیز به صورت اعتبارات کوتاهمدت (وام یک ساله) و با بهره 20درصدی به ایران خودرو تزریق شده و ما نیز آن را خرج خود شرکت کردهایم. مطمئن باشید اگر دولت این 2هزارميليارد تومان را به بدهی بلند مدت تبدیل کند، عمده مشکلات مالی شرکت حل خواهد شد. البته ظاهرا قرار است حال که من رفتهام این کار صورت گیرد! از این جالبتر اینکه سالهاي 89 و 90 دوران سودآوری ایران خودرو به شمار ميرود. در واقع هزینهها را ما انجام دادیم و انتقادها را ما شنیدیم، اما دیگران ثمرهاش را خواهند دید.
این طور که شما ميگویید، ایران خودرو الان باید در شرایط مناسبی قرار داشته باشد در حالی که به گفته مدیران فعلی شرکت و کارشناسان صنعت، این گونه نیست.
من قبلا هم عنوان کردم که بخش مالی ایران خودرو بسیار حساس بوده و مدیریت فوقالعادهای ميطلبد و اگر وضع فعلی، خوب مدیریت شود خواهیم دید.ایران خودرو اوضاع چندان بد و بحرانی ندارد. کما اینکه آنچه که ادعا شده اصولا در تمام حدود هفت سال مدیریت اینجانب نیز وجود داشت و هیچگاه جار و جنجالی بپا نشد و همواره سود هم بصورت متعارف توزیع شد و البته که همیشه مشکلاتی هم بوده است.
یعنی مدیریت فعلی ایران خودرو نميخواهد وضعیت مالی شرکت را آنگونه که هست نشان دهد؟
نمیخواهم خیلی وارد این قضیه شوم اما من ایران خودرو را
برخلاف ادعاهایی که نه خیلی حرفه ای است و نه منصفانه با شرایط بحرانی ترک نکردهام و با این ادعا هیچگاه موافق نیستم.
خود من وقتی سال 80 وارد این شرکت شدم، اوضاع مالیاش بهتر از وضعیت فعلی که میگویند، نبود اما به جای اینکه ایراد گرفته و عملکرد مدیریت قبلی را زیر سوال ببرم، برای رفع مشکلات برنامهریزی کرده و وقت زیادی را صرف اصلاح ساختار مالی شرکت کردم. اصلا طبیعت کار این است که وقتی مدیریت بنگاهی را به شما واگذار ميکنند، به نوعی ادامه دهنده و تکمیلکننده اقدامات و برنامههاي مثبت مدیریت قبلی باشید نه اینکه خط بطلان روی همه کارهای قبلی کشیده و بگویید که من از این به بعد ميخواهم شق القمر کنم!
مدیریت مالی ایران خودرو عنوان کرده شما شرکت را با 9هزارميليارد بدهی تحویل دادهاید؟ این رقم را تایید ميکنید؟
من چون عادت دارم با عدد و رقم صحبت کنم نميتوانم ادعای کلی ایشان را بپذیرم. اما طبیعتا بنگاه بزرگی مثل ایران خودرو بدهی دارد کما اینکه دارايی و طلب هم دارد. و گاهی ممکن است توازن بین دارايیها و بدهیها تناسب نداشته باشد که با دخالت سرمایه این توازن و تناسب برقرار ميشود. </B>
Talk.Patoghu
Com.
انجمن تخصصی پاتوق یو
علاقه مندی ها (Bookmarks)